جدول جو
جدول جو

معنی خر دیزه - جستجوی لغت در جدول جو

خر دیزه
(خَ رِ زَ / زِ)
خری که برنگ خاکستریست و از کاکل تا دستش خط سیاه خاکستری کشیده شده.
- امثال:
خر دیزه است، که مرگ خودرا خواهد برای زیان صاحبش. مثل برای آنکس که بجهت ضرر رساندن بدیگران حاضر است خود متحمل ضرر بسیار شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِ دی دَ / دِ)
خار چشم. موذی. مزاحم. مانع. رنج دهنده. خار راه
لغت نامه دهخدا
(زِ)
دهی است از دهستان رهال بخش حومه شهرستان خوی. واقع در 16500 گزی جنوب باختری خوی و 6500 گزی باختری شوسۀ خوی به سلماس. ناحیه ای است که در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و مالاریایی و دارای 200 تن سکنه که شیعی مذهب و ترک زبانند. آب آنجا از رود قطور و چشمه و محصول آنجا غلات و پنبه و زردآلو وحبوبات و کرچک است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی میباشد. در تابستان میتوان اتومبیل به این ده برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(خَ رِ)
خری که پوست بدنش سیاه است. ادلم. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خُ رَ زَ)
آبی است بین حمض و عزاه. (از معجم البلدان یاقوت)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گرگ دیزه
تصویر گرگ دیزه
گرگ رنگ سیاه مایل بخاکستری، پارچه اطلس
فرهنگ لغت هوشیار
خربزه
فرهنگ گویش مازندرانی
خربزه
فرهنگ گویش مازندرانی